حضرت فاطمه(س)

۱۳۹۴/۹/۹

سخن های گهربار آن حضرت

قولها عليهاالسلام في وصف اللَّه جل‏ جلاله

اِبْتَدَعَ الْاَشْياءَ لا مِنْ شَيْ‏ءٍ كانَ قَبْلَها، وَ اَنْشَأَها بِلاَ احْتِذاءِ اَمْثِلَةٍ اِمْتَثَلَها، كَوَّنَها بِقُدْرَتِهِ، وَ ذَرَأَها بِمَشِيَّتِهِ، مِنْ غَيْرِ حاجَةٍ مِنْهُ اِلى تَكْوينِها، وَ لا فائِدَةٍ لَهُ في تَصْويرِها، اِلاَّ تَثْبيتاً لِحِكْمَتِهِ، وَ تَنْبيهاً عَلي طاعَتِهِ، وَ اِظْهاراً لِقُدْرَتِهِ، وَ تَعَبُّداً لِبَرِيَّتِهِ، وَ اِعْزازاً لِدَعْوَتِهِ.
سخن آن حضرت در توصيف خداوند
موجودات را خلق نمود بدون آنكه از ماده‏اى موجود شود، و آنان را بدون هيچ مشابهى پديد آورد، با قدرتش آنها را خلق و با مشيتّش ايجاد نمود، بدون آنكه در ايجاد آن و پديد آوردنشان نيازى داشته، و در تصويرگرى آنها فائده‏ اى برايش وجود داشته باشد، جز تثبيت حكمتش و آگاهى بر طاعتش و اظهار قدرت خود، و شناسائى راه عبوديّت، و گرامی ‏داشت دعوتش.

قولها عليهاالسلام في وصف القرآن
بِهِ تُنالُ حُجَجُ اللَّهِ المُنَوَّرَةُ، وَ عَزائِمُهُ الْمُفَسَّرَةُ، وَ مَحارِمُهُ الْمُحَذَّرَةُ، وَ بَيِّناتُهُ الْجالِيَةُ، وَ بَراهينُهُ الْكافِيَةُ، وَ فَضائِلُهُ الْمَنْدُوبَةُ، وَ رُخَصُهُ الْمَوْهُوبَةُ، وَ شَرائِعُهُ الْمَكْتُوبَةُ.
سخن آن حضرت در توصيف قرآن
با قرآن حجتّهاى فروزان الهى، و واجبات تفسير شده، و محرّمات برحذر گردانده شده، و براهين روشن، و دلائل كافى، و فضائل ارزشمند، و مجوزات بخشيده شده، و قوانين نوشته شده روشن می ‏شود.

قولها عليهاالسلام في وصف القرآن
اِسْتَخْلَفَ عَلَيْكُمْ كِتابَ اللَّهِ النَّاطِقَ، وَ الْقُرْانَ الصَّادِقَ، وَ النُّورَ السَّاطِعَ، وَ الضِّياءَ اللاَّمِعَ، بَيِّنَةً بَصائِرُهُ، مُنْكَشِفَةً سَرائِرُهُ، مُنْجَلِيَةً ظَواهِرُهُ، مُغْتَبَطَةً بِهِ اَشْياعُهُ، قائِداً اِلَى الرِّضْوانِ اَتْباعَهُ، مُوَدٍّ اِلَى النَّجاةِ اسْتِماعُهُ.
سخن آن حضرت در توصيف قرآن
نزد شما كتاب گوياى خدا، و قرآن راستگو، و نور فروزان، و پرتو درخشنده را بر جاى نهاد، كه براهينش روشن و رازهايش آشكار، و ظواهرش نمايان، پيروانش مورد غبطه بوده، و آنان را بسوى بهشت رهنمون و شنيدن آن راه نجات است.


قولها عليهاالسلام في وصف القرآن
اُمُورُهُ ظاهِرَةٌ، وَ اَحْكامُهُ زاهِرَةٌ، وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ، وَ زَواجِرُهُ لائِحَةٌ، وَ اَوامِرُهُ واضِحَةٌ.
سخن آن حضرت در توصيف قرآن
امور آن نمايان، و احكامش شكوفا، و نشانه ‏هايش روشن، و محرمّاتش آشكار، و اوامرش هويدا است.

قولها عليهاالسلام في وصف أبيه صلى اللَّه عليه و آله
اِبْتَعَثَهُ اللَّهُ اِتْماماً لِاَمْرِهِ، وَ عَزيمَةً عَلي اِمْضاءِ حُكْمِهِ، وَ اِنْفاذاً لِمَقاديرِ رَحْمَتِهِ.
سخن آن حضرت در توصيف پدرش
خداوند پيامبر را براى پايان بخشيدن فرمانش، و به پايان رسانيدن احكامش، و تثبيت رحمت بيكرانش مبعوث كرد.

قولها عليهاالسلام في وصف أبيه صلى اللَّه عليه و آله
بَلَّغَ الرِّسالَةَ صادِعاً بِالنَّذارَةِ، مائِلاً عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِكينَ، ضارِباً ثَبَجَهُمْ، اخِذاً بِاَكْظامِهِمْ، داعِياً اِلى سَبيلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، يَجُفُّ الْاَصْنامَ، وَ يَنْكُثُ الْهامَّ.
سخن آن حضرت در توصيف پدرش
رسالت خود را با انذاز ابلاغ كرد، و از روش مشركين دورى، با رؤساى آنان دشمنى و درگير با آنان بود، با حكمت و پند نيكو بسوى پروردگارش رهنمون شد، بتها را سرنگون و گردنهاى زورمندان را به خاك مذلّت انداخت.


قولها عليهاالسلام في فضل أبيه و بعله عليهماالسلام
اَبَوا هذِهِ الْاُمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ، يُقيمانِ اِوَدَهُمْ، وَ يُنْقِذانِهِمْ مِنَ الْعَذابِ الْاَليمِ اِنْ اَطاعُو هُما، وَ يُبيحانِهِمُ النَّعيمَ الدَّائِمَ اِنْ وافَقُو هُما.

سخن آن حضرت در فضل پدر و شوهرش
پدران اين امت محمد و على عليهماالسلام هستند، اگر از آنان تبعيت كنند كژیهاى ايشان را برطرف، و آنان را از عذاب دردناك نجات می ‏دهد، و اگر پيروى ايشان را نمايند بهشت جاودان را ارزانى ايشان می ‏كند.


قولها عليهاالسلام في فضل أبيه و بعله عليهاالسلام
اَرْضي اَبَوَىْ دينِكِ، مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً، بِسَخَطِ اَبَوَىْ نَسَبِكِ، وَ لا تَرْضى اَبَوَىْ نَسَبِكِ بِسَخَطِ اَبَوَىْ دينِكِ، فَاِنََّ ابَوَىْ نَسَبِكِ اِنْ سَخَطَ اَرْضا هُما مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ عليهماالسلام بِثَوابِ جُزْءٍ مِنْ اَلْفِ اَلْفِ جُزْءٍ مِنْ ساعَةٍ مِنْ طاعاتِهِما، وَ اِنَّ اَبَوَىْ دينِكِ اِنْ سَخَطا لَمْ يَقْدِرْ اَبَوَىْ نَسَبِكِ اَنْ يُرْضِيا هُما، لِاَنَّ ثَوابَ طاعاتِ اَهْلِ الدُّنْيا كُلِّهِمْ لا يَفي بِسَخَطِهِما

سخن آن حضرت در فضل پدر و شوهرش
پدران دينيت- پيامبر و على عليهماالسلام- را با ناراحتى پدر نسبی ات خشنود نساز، ولى پدر نسبی ‏ات را با ناراحتى آنان خشنود نكن، چرا كه پدر سبی ‏ات اگر ناراحت شود آنان او را با پاداش قسمتى از هزاران قسمت ساعتى از اطاعتشان خشنود می ‏سازند، و اگر پدران دينيت ناراحت شوند پدر نسبی ‏ات قادر نيست كه ايشان را خرسند سازند، چرا كه پاداش طاعتهاى تمامى اهل دنيا با ناراحتى ايشان قابل مقايسه نيست.

قولها عليهاالسلام في فضل زوجها
اِنَّ السَّعيدَ كُلَّ السَّعيدِ حَقَّ السَّعيدِ، مَنْ اَحَبَّ عَلِيّاً في حَياتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.
سخن آن حضرت در فضيلت شوهرش
سعادت و رستگارى، همه سعادتها و رستگاريها، حقانيت و واقعّيت سعادت و رستگارى در كسى است كه على عليه‏السلام را در دوران زندگى و پس از شهادتش دوست داشته باشد.


قولها عليهاالسلام في كيفية خلقتها
اِنَّ اللّهَ تَعالى خَلَقَ نُورى، وَ كانَ يُسَبِّحُ الَّلهَ جَلَّ جَلالُهُ، ثُمَّ اَوْدَعَهُ شَجَرَةً مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ، فَاَضاءَتْ، فَلَمَّا دَخَلَ اَبي الْجَنَّةَ اَوْحَى الَّلهُ تَعالى اِلَيْهِ اِلْهاماً اَنْ اَقْتَطِفَ الثَّمَرَةَ مِنْ تِلْكَ الْشَّجَرَةِ وَ اَدِرْها في لَهَواتِكَ، فَفَعَلَ، فَاَوْدَعَنِي الّلهُ سُبْحانَهُ صُلْبَ اَبي، ثَمَّ اَوْدَعَني خَديجَهَ بِنْتَ خُوَيْلَدَ، فَوَضَعَتْني، وَ اَنَا مِنْ ذلِكَ النُّورِ، اَعْلَمُ ما كانَ وَ ما يَكُونُ وَ ما لَمْ يَكُنْ.
ِسخن آن حضرت در كيفيت خلقتش
خداوند نورم را خلق فرمود، و آن تسبيح و تنزيه او را می ‏نمود، آنگاه آنرا در درختى از درختان بهشتى به وديعت نهاد، كه به سبب آن نور درخشان گرديد، هنگامى كه پدرم داخل بهشت شد، خداوند به او الهام كرد كه ميوه آن درخت رإ؛ ّّ بچيند و بخورد، پيامبر اين كار را انجام داد، خداوند نورم را در صلب پدرم به وديعت نهاد، آنگاه آنرا در رحم مادرم قرار داد، تا آنكه ايشان مرا به دنياآوردند، و من از آن نور هستم، آنچه اتفاق افتاده، و آنچه اتفاق خواهد افتاد و آنچه نبوده است را می ‏دانم.

قولها عليهاالسلام في التعريف بأهل البيت
نَحْنُ وَسيلَتُهُ في خَلْقِهِ، وَ نَحْنُ خاصَّتُهُ، وَ مَحَلُّ قُدْسِهِ، وَ نَحْنُ حُجَّتُهُ في غَيْبِهِ، وَ نَحْنُ وَرَثَةُ اَنْبِيائِه
سخن آن حضرت در شناسائى اهل‏بيت
ما وسيله‏ هاى الهى در ميان مخلوقاتش، و خواص او، و تنزيه‏ كنندگانش، و حجت او و وارثان پيامبرانش می ‏باشيم.


قولها عليهاالسلام في وصف الشيعة
اِنْ كُنْتِ تَعْمَلُ بِما اَمَرْناكِ، وَ تَنْتَهي عَمَّا زَجَرْناكِ عَنْهُ، فَاَنْتِ مِنْ شيعَتِنا، وَ اِلاَّ فَلا.
سخن آن حضرت در توصيف شيعه
اگر به آنچه تو را بدان امر نموديم عمل كنى، و از آنچه نهى كرديم بازايستى، از شيعيان ما می ‏باشى، و در غير اينصورت از آنان شمرده نمی ‏شوى.


قولها عليهاالسلام في وصف الشيعة اِنَّ شيعَتَنا مِنْ خِيارِ اَهْلِ الْجَنَّةِ، كُلُّ مُحِبّينا وَ مَوالي اَوْلِيائِنا وَ مُعادى اَعْدائِنا وَ الْمُسَلِّمِ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا، لَيْسُوا من شيعَتِنا اِذا خالَفُوا اَوامِرَنا وَ نَواهينا في سائِرِ الْمُوْبِقاتِ، وَ هُمْ مَعَ ذلِكَ فِي الْجَنَّةِ، وَ لكِنْ بَعْدَ ما يَطَّهَّرُونَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِالْبَلايا وَ الرَّزايا، اَوْ في عَرَصاتِ الْقِيامَةِ بِاَنْواعِ شَدائِدِها، اَوْ فِي الطَّبَقِ الْاَعْلي مِنْ جَهَنَّمَ بِعَذابِها، اِلى اَنْ نَسْتَنْقِذَهُمْ بِحُبِّنا مِنْها، وَ نَنْقُلَهُمْ اِلى حَضْرَتِنا.
سخن آن حضرت در توصيف شيعه
شيعيان ما از بهترين افراد اهل بهشت می ‏باشند، دوستان ما و دوستداران دوستان ما، و دشمنان دشمنان ما و كسانى كه با قلب و زبان تسليم ما هستند از شيعيان ما شمرده نمی شوند، آنگاه كه با اوامر ما مخالفت نموده و از نواهى ما اجتناب نكنند، و با اينهمه در بهشت می ‏باشند، وليكن بعد از آنكه با ناراحتی ‏ها و گرفتاريها از گناهان پاك شوند، يا در موقف هاى قيامت با انواع دردها، يا در طبقه اول از جهنم قرار داده شوند و با عذابهاى الهى عقاب شوند، تا با محبت ما از آن نجات يابند و به حضور ما برسند.

قولها عليهاالسلام فى فضل علماء الشيعة
حضرت امرأة عند الصديقة فاطمة الزهراء عليهاالسلام فقالت: ان لى والدة ضعيفة و قد لبس عليها في امر صلاتها شى‏ء، و قد بعثتنى اليك اسالك، فاجابتها فاطمة عليهاالسلام عن ذلك، ثم ثنّت فاجابت، ثم ثلّثت فاجابت، الى ان عشّرت فاجابت، ثم خجلت من الكثرة، فقالت: لا اشق عليك يا بنت رسول‏اللَّه، قالت فاطمة عليهاالسلام: هاتى و سلى عمّا بدا لك- الى ان قالت:- سمعت ابى‏رسول‏اللَّه صلى اللَّه عليه وآله يقول: ان علماء شيعتنا يحشرون، فيخلع عليهم من خلع الكرامات على قدر كثرة علومهم و جدّهم في ارشاد عباداللَّه، حتى يخلع على الواحد منهم الف الف خلعة من نور- الى ان قالت:يا اَمَةَ اللَّهِ اِنَّ سِلْكاً مِنْ تِلْكَ الْخُلَعِ لَاَفْضَلُ ممَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ اَلْفَ اَلْفِ مَرَّةً وَ ما فَضُلَ فَاِنَّهُ مَشُوبٌ بِالتَّنْغيصِ وَ الْكَدِرِ.
سخن آن حضرت در فضيلت دانشمندان شيعه
زنى نزد آن حضرت آمده و گفت: مادر ناتوانى دارم كه بعضى از مسائل نماز براى او مورد سؤال قرار گرفته است و مرإ؛ ّّ نزد تو فرستاده تا سؤال نمايم، آن حضرت پاسخ او را داد، دوباره پرسيد پاسخ شنيد، مرحله سوم پرسيد باز پاسخ شنيد، تا ده سؤال مطرح كرد و باز پاسخ خود را دريافت، در اينجا از كثرت سؤال خجالت كشيد و گفت: اى دختر پيامبر دچار مشكل شدى، آن حضرت فرمود: سؤالاتت را مطرح كن- تا آنجا كه فرمود: از پدرم شنيدم كه می ‏فرمود: دانشمندان شيعه در روز قيامت كه محشور می ‏شوند به اندازه كثرت علومشان و جدّيتشان در ارشاد بندگان خداوند خلعت هاى كرامت بر آنان می پوشانند، تا آنجا كه بر بعضى از آنان ميليونها خلعت نور پوشانده می ‏شود- تا آنجا كه فرمود:اى كنيز، رشته‏اى از آن خلعتها ميليونها بار برتر است از آنچه خورشيد بر آن تابيده است.

قولها عليه‏السلام في محبتها لامة ابيها
روى انها لّما سمعت بان اباها زوّجها و جعل الدراهم مهراً لها سألت اباها أن يجعل مهرها الشفاعة في عصاة امته، نزل جبرئيل و معه بطاقة من حرير مكتوب فيها: جعل اللَّه مهر فاطمة الزهراء شفاعة المذنبين من امة ابيها، فلّما احتضرت اوصت بان توضع تلك البطاقة صدرها تحت الكفن فوضعت و قالت: اِذا حَشَرْتُ يَوْمَ الْقِيامَةِ رَفَعْتُ تِلْكَ الْبِطاقَةَ بِيَدَىَّ وَ شَفَّعْتُ في عُصاةِ اُمَّةِ اَبي.
سخن آن حضرت در محبّتش به امت پدرش روايت شده:
آنگاه كه شنيد پدرش او را تزويج كرده و مهرش را مبلغى پول قرار داده، از پدرش خواست كه مهرش را شفاعت گناهكاران امت او قرار دهد، آنگاه جبرئيل نازل شد و در دستش پارچه ‏اى قرار داشت كه روى آن نوشته بود: خداوند مهر فاطمه را شفاعت گناهكاران امت پدرش قرار داده است، هنگامى كه آن حضرت به حال احتضار رسيده وصيت كرد كه آن پارچه را روى سينه و زير كفنش قرار دهند، و فرمود: آنگاه كه محشور گرديدم اين پارچه را با دستم بلند كرده در مورد گناهكاران امت پدرم شفاعت می ‏نمايم.

قولها عليهاالسلام في قاتل ولدها الحسين عليه‏السل