تفسیر سوره ی فلق(بخش اول)

۱۳۹۷/۳/۱۳

سیمای سوره فلق
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ«1» مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ«2» وَ مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ«3» وَ مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ«4» وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ«5»
بگو:پناه می برم به پروردگار سپیده دم.از شرّ آفریده هایش.و از شرّ تاریکی شب،آنگاه که همه جا را فراگیرد.و از شرّ افسون گرانی که در گره ها می دمند.و از شرّ هر حسود آنگاه که حسد ورزد.
نکته ها:
* کلمه«فلق»مثل«فجر»به معنای شکافتن است،شکافتن سیاهی شب یا سپیده صبح:
«فالِقُ الْإِصْباحِ[1]؛شکافتن دانه درون خاک. «فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوی[2]
* مراد از «غاسِقٍ» آغاز شب است که تاریکی را به همراه می آورد.چنانکه در آیه ای دیگر می فرماید: «أَقِمِ الصَّلاهَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلی غَسَقِ اللَّیْلِ»[3]
شاید مراد از«غاسق»هر موجود ظلمت آور باشد که تاریکی های معنوی را به همراه خود می آورد و گسترش می دهد.
* از آنجا که افراد شرور،برای حمله و هجوم و یا توطئه چینی از تاریکی شب استفاده می کنند،لذا به خدا پناه می بریم از شروری که در شب واقع می شود.
* «نفاثات»از«نفث»به معنای دمیدن و«عقد»جمع«عقد»به معنای گره است.
* در هر چیزی احتمال بروز شرّ وجود دارد،حتی کمالاتی مثل علم و احسان،شجاعت و عبادت نیز آفاتی دارند.آفت علم،غرور؛آفت احسان،منّت گذاردن؛آفت عبادت،عُجب و آفت شجاعت،ظلم و تهوّر است.
* در آسیب پذیری سه اصل وجود دارد آمادگی هجوم از سوی دشمن فرصت های مناسب برای هجوم نظیر تاریکی ها وجود حفره ها و نقطه ضعف ها آری دشمن به دنبال تاریکی ها و حفره ها و نقاط ضعف است.
* تبلیغات سوء،جوسازی ها،سخن چینی ها،جاسوسی ها و شایعه پراکنی ها،نمونه هایی از «النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ» است،یعنی می دمند تا محکمات را سست کنند.چنانکه کسانی با وسوسه و شک میان همسران فتنه گری می کنند «ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ»[4]
* با اینکه هرچه خدا آفریده،خیر است: «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ»[5]لیکن هر چیزی اگر در مسیر صحیح خود قرار نگیرد،شرّ می شود.چنانکه آهن خیر است ولی اگر چاقو شد، امکانِ سوء استفاده از آن وجود دارد. «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ»
* «شَرِّ ما خَلَقَ» یعنی شرّ از سوی مخلوقات است،نه از سوی خالق و نه ناشی از خلقت.
* پناه بردن به خدا از خطرات،تنها با گفتن«اعوذ»حاصل نمی شود،بلکه علاوه بر گفتن، عمل نیز لازم است.چنانکه اهل بیت پیامبر علیهم السلام وقتی مسکین و یتیم و اسیر،اطعام را کردند،گفتند: «إِنّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا یَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِیراً»[6]ما از روز قیامت می ترسیم که اطعام کردیم.قرآن می فرماید: «فَوَقاهُمُ اللّهُ شَرَّ ذلِکَ الْیَوْمِ» [7]خداوند نیز آنان را از شرّ آن روز نجات داد.پس گفتن «إِنّا نَخافُ» به تنهایی کارساز نیست،بلکه باید همراه با عمل باشد.
* زشت صورتی نزد رسول خدا از زشتی چهره خود شکایت کرد که جبرئیل نازل شد و سلام خداوند را به آن مرد زشت رساند و گفت که خدا می فرماید:
«اما ترضی ان احشرت علی جمال جبرییل» آیا دوست داری که در قیامت تو به زیبایی جبرئیل باشی؟
مرد شادمان شد و تصمیم گرفت تمام عبادات و مستحبّات را انجام دهد[8]
* شرّ مطلق وجود ندارد و خداوند نیافریده است،بلکه چه بسیار اموری که از یک زاویه،شرّ دیده می شوند و زاویه ای دیگر خیر.چنانکه مولوی می گوید:
زهر مار،آن مار را باشد حیات
لیک آن،آدمی را شد ممات
پس بَد مطلق نباشد در جهان
بَد به نسبت باشد،این را هم بدان
* بعضی از سختی ها و فشارها،شرّ نیست،بلکه رمز تکامل است.مولوی می گوید:
گندمی را زیر خاک انداختند
پس ز خاکش خوشه ها برساختند
بار دیگر کوفتندش ز آسیا
قیمتش افزون و نان شد جان فزا
باز نان را زیر دندان کوفتند
گشت عقل و جان و فهم سودمند
باز آن جان،چون که محو عشق گشت
یُعجب الزّراع آمد بعد کشت
* قرآن سفارش می کند که با همسرانتان خوب رفتار کنید و اگر نسبت به آنان کراهت دارید، چه بسا در کنار آن الطافی نهفته باشد. «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ کَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً»[9]چنانکه گاهی زن زیبا نیست،ولی مادر فرزندانی بزرگ و برجسته می شود.
* بسیار از تلخی ها،استعدادهای ما را شکوفا می کند،حالت صبر و مقاومت را در ما رشد می دهد و دل انسان را خاضع و خاشع می سازد. «لَعَلَّهُمْ یَتَضَرَّعُونَ»[10]
* شب برای مردان خدا،زمان بندگی و عبادت است: «یَتْلُونَ آیاتِ اللّهِ آناءَ اللَّیْلِ»[11]ولی برای نامردمان،زمان توطئه و تهدید و هجوم است. «مِنْ شَرِّ غاسِقٍ»
* سخن و یا حرکتی که روابط و دوستی های محکم را متزلزل کند،نفّاثات است و باید از آن به خدا پناه برد.
* پناه بردن انسان به خدا،مستلزم پناه دادن خداوند است وگرنه فرمان پناه بردن لغو بود.
* در میان تمام شرور نام سه شرّ در این سوره آمده است:
- شرور پنهان و در تاریکی ها. «مِنْ شَرِّ غاسِقٍ إِذا وَقَبَ»
- شرور زبان های ناپاک. «مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ»
- شرور حسادت ها و رقابت های منفی. «وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»
برخی زنان به خاطر زیبایی و لطافت در گفتار،می توانند مردان را در تصمیمات خود سست کنند و مصداق نفّاثات باشند.
* یکی از مصادیق نفّاثات،سحر و جادو است و لذا آموزش و عمل آن حرام است.
* با اینکه «شَرِّ ما خَلَقَ» شامل تمام شرور می شود،ولی نام سه شرّ را به خاطر اهمیّتی که دارد،جداگانه آورده است. «غاسِقٍ إِذا وَقَبَ - اَلنَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ - حاسِدٍ إِذا حَسَدَ»
* پناه بردن در هر حال لازم است،خواه آنجا که خطر باشد: «شَرِّ ما خَلَقَ» خواه دریافت کمال باشد: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجِیمِ» [12]هرگاه قرآن تلاوت می کنی از شرّ شیطان به خداوند پناه ببر.
* در سوره فلق،در برابر سه شرّ بیرونی،به یک صفتِ الهی پناه می بریم.(از شرّ غاسق و نفّاثات و حاسد،به صفتِ «بِرَبِّ الْفَلَقِ» پناه بردیم.)اما در سوره ناس به عکس است.در برابر یک خطر درونی،به سه صفت الهی پناهنده می شویم.(از شرّ وسوسه قلب،به صفاتِ «بِرَبِّ النّاسِ» ، «مَلِکِ النّاسِ» و «إِلهِ النّاسِ» پناه می بریم.)