فرازی از نور به ‏مناسبت دهم آذرماه ، روز مجلس

۱۳۹۴/۹/۵

حضرت امام خمینی(ره):
مجلس شوراي اسلامي؛ براي تحقق احكام اسلام و حافظ مصالح ملت
* مجلس شوراي اسلامي؛ براي تحقق احكام اسلام‏
مجلس، قوه مجتمع يك ملت است در يك گروه،(1) مركز همه قانون‏ها و قدرت است.(2) مجلس شوراي اسلامي، مجلس مشورت است، مجلسي است كه بايد متفكرين، مسائلي (را) كه مايحتاج ملت و كشور است، در ميان بگذارند و با هم مشورت كنند، مباحثه كنند؛ فقط آن‏ چيزهائي كه مربوط به ملت است و به اسلام.(3)
(مجلس امروز كه) از متن ملت جوشيده است،(4) خانه واقعي ملت(5) و اميد مستضعفين است.(6) مجلس (شوراي) اسلامي كه حاصل سال‏هاي دراز رنج و زحمت و خون‏هاي محترم صدها هزار شهيد و جانباز است(7) (و) عصاره زحمت‏هاي طاقت‏ فرساي اين ملت،(8) براي تحقق احكام نوراني اسلام است.(9) مجلس نگهدار مصالح كشور و ملت است.(10)
* مهم‏ترين ويژگيهاي مجلس شوراي اسلامي‏
مجلس شوراي اسلامي كه در رأس تمام نهادهاي نظام جمهوري اسلامي است، از ويژگيهاي خاص برخوردار است كه مهم‏ترين آن‏ها اسلامي - ملي بودن آن است.
الف. اسلامي‏
اسلامي است كه تمام تلاشش در راه تصويب قوانين غير مخالف با احكام مقدس اسلام است؛ خصوصاً با برخورداري از شوراي محترم نگهبان.
ب. ملي‏
ملي است، كه از متن ملت جوشيده است و دست شرق و غرب و وابستگان به آنان از سرنوشت آن كوتاه است. امروز مجلس خانه واقعي ملت است و برخلاف دوران طاغوت، به‏خصوص رژيم ستمگر پهلوي، بر آراي توده متعهد به اسلام و اصيل و زحمتكش و محروم استوار است و دست ناپاك دولتمردان و قدرتمندان و خانان و غرب و شرق‏زدگان از آن كوتاه است.(11)
*معناي «مجلس در رأس همه امور است»
مجلس در رأس همه امور واقع است.(12) مجلس يك چيزي است كه در رأس همه اموري كه در كشور است، واقع است، يعني مجلس خوب همه‏چيز را خوب مي‏كند و مجلس بد همه‏ چيز را بد مي‏كند و لهذا آن‏هايي كه قبلًا در اين كشور حكومت داشتند، تلاششان اين بود كه مجلس را نگه‏دارند. آن‏ وقتي كه ديگر مجلس تحقق پيدا كرده بود و مشروطه شده بود و مجلس پيدا شده بود، سعي مي‏كردند كه مجلس را به‏دست بياورند. آن‏وقت كه نمي‏توانستند با فشار، مردم را الزام كنند، آن‏وقت با حيله‏ ها مي‏كردند، ايادي خودشان، در بلاد و مردم بيچاره را يا اغفال مي‏كردند يا خانها وادار مي‏كردند.(13)
* بايسته ‏هاي مجلس شوراي اسلامي‏
1. خادم اسلام و ملت‏
شما نماينده ملتي هستيد كه جز به اسلام بزرگ و عدالت الهي اسلامي فكر نمي‏كنند.(14) شما وكيل مردمي هستيد كه اسلام و كشور خودشان را مي‏خواهند. شما بايد براي اين ملت خدمت كنيد، به آن‏ چيزي كه شما را وكيل كرده است خدمت كنيد. اگر انحراف پيدا كنيد برخلاف ملت، خيانت كرده‏ايد به وكالتي كه داريد.(15)
2. پرداختن به مسائل ضروري و اولويت‏ دار
نمايندگان محترم مجلس قبل از پرداختن به لوايح و تبصره ‏ها و مواد غيرضروري، به فكر مسائل اصلي و كليدي كشور باشند و بر اساس اسلام عزيز، در كميسيون‏ها با طرح قوانين و لوايح، به سمتي حركت كنند كه مشكلات اساسي كشور، مرتفع و سياست‏هاي زيربنايي كشور در امور فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي و سياسي در راستاي كمك به محرومين و رفع استضعاف، مدون و به مورد اجرا درآيد.(16)
مجموعه خواسته‏ ها و انتظارات اسلامي مردم از مجلس، رفع گرفتاريها و محروميتها و دگرگوني در نظام پر پيچ و خم اداري كشور، از انتظارات به حقي است كه بايد آن‏ها را جدي گرفت.(17)
3. ساختن اخلاق جامعه‏
مجلسي كه اساس يك كشور است، بايد محلي براي بحث و ساختن اخلاق جامعه باشد و انتقاد و استيضاح حق مجلس است، اما برخورد با متخلف با آرامي و طرح مسائل اخلاقي، بهتر رفع اختلاف مي‏كند تا با الفاظ نيش‏دار و مقابله‏ كردن با يكديگر، لذا بايد نطق‏ هاي قبل از دستور يا مسائلي كه در مجلس واقع مي‏شود، همانند خطبه‏ هاي نهج‏ البلاغه و خطب ائمه اطهار (عليهم السلام) مردم را رو به صلاح ببرد و آقايان در صحبت‏هايشان اين احساس را داشته باشند كه براي مصلحت جامعه حرف مي‏زنند، نه براي مقابله و خودشان را يك واعظ حساب بكنند كه مي‏خواهند مردم را موعظه كنند و مردم هم احساس كنند كه اين آقايان خير و صلاح آن‏ها را مي‏گويند.(18)
4. تصويب لوايحِ سازگار با اسلام‏
شما آقايان بايد به اين معنا توجه بكنيد كه مسائل را طوري طرح بكنيد، طوري به مسائل رأي بدهيد كه در شوراي نگهبان رد نشود يا اگر رد مي‏شود، در هر سالي يكي دو تايش رد بشود اما شما از اين‏ور يك ماه زحمت بكشيد و صحبت بكنيد و رد و ايراد بكنيد و يك مسأله‏اي را تمام كنيد، آن‏ها بعد از چند روز بگويند: اين‏ها خلاف شرع است، با اسلام نمي‏سازد يا با قانون اساسي مخالف است كه آن‏هم از روي اسلام است، اين وهن براي مجلس مي‏آورد.(19)
5. مراقبت از عدم انحراف رسانه‏ها و مطبوعات‏
اگر مجلس شورا آن‏طوري‏كه ما (مي)خواهيم، ملي و اسلامي باشد، همه اين مطبوعات اصلاح خواهند شد، همه اين راديو (و) تلويزيون‏ها اصلاح خواهند شد، همه اين ادارات تصفيه خواهند شد.(20)
وصيت من به مجلس شوراي اسلامي در حال و آينده و رئيس جمهور و رؤساي جمهور مابعد و به شوراي نگهبان و شواري قضايي و دولت در هر زمان آن است كه نگذارند اين دستگاه‏ هاي خبري و مطبوعات و مجله‏ ها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند و بايد همه بدانيم كه آزادي به شكل غربي آن كه موجب تباهي جوانان و دختران و پسران مي‏شود، از نظر اسلام و عقل محكوم است.(21)
6. يك‏صدا با ديگر قوا و مؤيد وحدت جامعه‏
ما اگر بخواهيم براي كشورمان، براي اسلام، پيروزي حاصل بشود، بايد كارشكني نكنيم از هم، بايد همه يك‏صدا باشيم.
مركز همه قانونها و قدرتها مجلس است. مجلس هدايت مي‏كند همه را و بايد بكند، اما بناي بر اين نباشد كه مجلس دولت را ضعيف كند و بناي بر اين هم نباشد كه دولت مجلس را ضعيف كند. تضعيف هر يك، تضعيف خودش هم هست. امروز اين مسأله، جرم بسيار بزرگ است.(22)
نمايندگان مجلس به عدالت و عطوفت با يكديگر برخورد كنند و به مسائل دامن نزنند و اخلاق كريمه اسلامي را مقدم دارند و خلاصه كلام اين‏كه مجلس و نمايندگان بايد مؤيد وحدت و انسجام جامعه باشند.(23)
* يادي از شهيد مدرس‏
در يك مجلس از مجالس سابق كه مرحوم آسيد حسن مدرس در آن مجلس بود، اولتيماتومي از دولت روس به ايران آمد كه اگر فلان قضيه را انجام ندهيد، ما از قزوين به تهران مي‏ آييم و تهران را مي‏گيريم. دولت ايران هم به مجلس فشار آورد كه اين‏ را بايد تصويب كند. يكي از مورخين آمريكايي مي‏نويسد كه يك روحاني با دست لرزان، (به) پشت‏ تريبون آمد و گفت: «آقايان! اگر بنا است از بين برويم، چرا با دست خودمان (از بين) برويم؟» مجلس (هم) به‏ واسطه مخالفت او، جرأت پيدا كرد و (آن مصوبه را) رد كرد.(24)
تنها آدمي كه در مقابل رضاخان قلدر ايستاد، (مدرس بود)؛ يك روحاني كه لباسش از ساير اشخاص كمتر بود و كرباس به تن مي‏كرد.
(مدرس،) مرد قدرتمندي بود، براي اين‏كه الهي بود؛ مي‏خواست (براي) خدا كار بكند، نمي‏ترسيد.(25) رضاشاه از مدرس مي‏ترسيد، آنقدري كه از مدرس مي‏ترسيد، از دزدهاي سر گردنه نمي‏ترسيد، از تفنگدارها نمي‏ترسيد.(26)
مرحوم مدرس - كه به امر رضاخان‏ ترور شد - از بيمارستان پيام داد (كه) به رضاخان بگوييد من زنده هستم. مدرس حالا هم زنده است. مردان تاريخ تا آخر زنده هستند، چون نهضت زنده است.(27)
* طوري رفتار كنيد كه دشمن طمع نكند
براي من نقل كردند كه (روزي مدرس) داشت قليان خودش را چاق مي‏كرد، فرمان فرماي آن‏روز (به) منزلش وارد شده بود، به (فرمانروا) گفته بود كه من آب قليان را مي‏ريزم، تو آتش (را) سرخ كن يا به‏ عكس. از اينجا همچو او را كوچك مي‏كرد كه (فرمانروا) ديگر نمي‏توانست طمع بكند.(28)
اين براي اين بود كه برخورد با اين مغزهاي فاسد، گاهي بايد طوري باشد كه از اول طمع نكنند، اگر چنان‏چه با تواضع و خضوع و آنطوري كه آن‏ وقت ها متداول بود، رفتار مي‏كردند، او طمع مي‏كرد كه اگر چنان‏چه مطلبي دارد، تحميل كند، اما وقتي برخورد، اين برخورد بود؛ ساده و لكن كوبنده، ديگر نمي‏توانست مطلبي را به او تحميل كند.(29)

1) صحيفه امام، ج 12، ص 200
2) صحيفه امام، ج 12، ص 374
3) صحيفه امام، ج 12، ص 344
4) صحيفه امام، ج 18، ص 421
5) صحيفه نور، ج 18، ص 420
6) صحيفه امام، ج 21، ص 11
7) صحيفه امام، ج 18، ص 467
8) صحيفه امام، ج 14، ص 370
9) صحيفه امام، ج 18، ص 467
10) صحيفه امام، ج 18، ص 468
11) صحيفه امام، ج 18، ص 420
12) صحيفه امام، ج 17، ص 115
13) صحيفه امام، ج 18، صص 282 - 283
14) صحيفه امام، ج 12، ص 361
15) صحيفه امام، ج 12، ص 351
16) صحيفه امام، ج 21، صص 50 - 51
17) صحيفه امام، ج 21، ص 50
18) صحيفه امام، ج 18، صص 42 - 43
19) صحيفه امام، ج 17، ص 251
20) صحيفه امام، ج 9، ص 54
21) صحيفه امام، ج 21، صص 435 - 436
22) صحيفه امام، ج 12، ص 347
23) صحيفه امام، ج 21، ص 52
24) صحيفه امام، ج 1، ص 422
25) صحيفه امام، ج 7، ص 305
26) صحيفه امام، ج 9، ص 294
27) صحيفه امام، ج 7، ص 495
28) صحيفه امام، ج 16، ص 452
29) صحيفه امام، ج 13، ص 485