پشت پرده همه پرسى استقلال كردستان عراق چيست؟

۱۳۹۶/۶/۳۰

** چكيده: تعيين سوم مهرماه به‌عنوان روز برگزارى همهپرسى براى استقلال اقليم كردستان عراق، به يكى از مباحث مهم و پرحاشيه در منطقه تبديل شده و با واكنش گسترده در محافل سياسى و رسانه‌اى جهان روبه‌رو شده است.
با توجه به واكنش‌ها و بازتاب‌هاى اين موضوع مى‌توان گفت اكثر كشورهاى جهان و منطقه‌اى مخالف استقلال كردستان عراق هستند و در اين ميان رژيم صهيونستى همهپرسى براى استقلال شمال عراق را با جدّيت دنبال مى‌كند و اين موضوعى است كه روزنامه القدس العربى در گزارشى به آن پرداخت.
روابط شمال عراق با رژيم صهيونستى به جنگ اول خليج فارس و ايجاد منطقه امن در شمال عراق برمى‌گردد. بسيارى از كارشناسان هدف اصلى فعاليت‌هاى رژيم صهيونستى در شمال عراق را، ايجاد يك جبهه جديد در مقابل ايران، سوريه و عراق مى‌دانند. جمهورى اسلامى ايران در اينزمينه معتقد است كه پشت سر قضيه همهپرسى استقلال كردستان، صهيونست‌ها ايستاده‌اند و رژيم صهيونستى مايل است كردستان عراق را به يك بارانداز عليه كشورهاى مختلف ازجمله ايران تبديل كند. بنابراين از الآن مى‌توان مختصات اقليم پس از رفراندوم و جداشده را به شرح ذيل پيش‌بينى كرد:
1. درگير شدن با منازعات قومى محلى و مذهبى پردامنه و مستمر كه سال‌ها دامن اقليم را رها نخواهد كرد.
2. مواجه شدن با تحريم و گرانى و كمبود، پس از انسداد مرزهاى زمينى منطقه اقليم كه مرز دريايى يا زمينى با كشورى همسو نداشته و واردات و صادرات هوايى نيز بسيار محدود و گران است.
3. محروم شدن اقليم از درآمدهاى نفتى با قطع كمك‌هاى دولت مركزى عراق و ادعاى تركيه بر روى اين مناطق و مخالفت‌هاى طايفه‌اى اعراب، تركمن‌ها و حتى ايزدى‌هاى ساكن در مناطق نفتى كه ديكتاتورى بارزانى را از خطر تروريسم كور تكفيرى كمتر نمى‌دانند.
4. استفاده ابزارى قدرت‌هاى فرامنطقه‌اى از اين زخم و شكاف جديد در پيكره جهان اسلام و استعداد شكل‌گيرى درگيرى‌هاى مقطعى و اقتضايى هرگاه كه منافع كثيف آن‌ها عليه جهان اسلام ايجاب كند. در اينزمينه تجربه جنگ نيابتى و سوءاستفاده قدرت‌هاى فرامنطقه‌اى و رژيم صهيونيستى از داعش هشداردهنده خطر تكرار در آينده است.
5. تشديد رقابت‌هاى حزبى در شرايط انحصارگرايى و تماميت‌خواهى بارزانى و حزب دموكرات كه پيش از رفراندوم و ادعاى پدرخواندگى هم هيچ‌گاه به آداب دموكراتيك و همكارى و مشاركت پايبند نبوده است.
6. مأمن گزيدن گروهك‌هاى تجزيه‌طلبى كُردى ديگر كشورها در اقليم و فراهم شدن شرايط نفوذ و تهاجم قدرت‌هاى مخالف آنان براى سركوب به درون خاك اقليم كه به ايجاد بى‌ثباتى دائمى در منطقه و سلب فضاى ثبات و توسعه انجاميده و تنها فقر و عقب‌ماندگى اقليم را پايدار و نهادينه خواهد كرد.
بنابراين، رفراندوم و تجزيه اقليم گرچه براى مسعود بارزانى نوعى شهرت سياسى و پدرخواندگى در احزاب سياسى رقم مى‌زند، اما هيچ سودى براى مردم و ساكنان اقليم به‌جز ناراحتى، فقر، عقب‌ماندگى و آوارگى به‌دنبال نخواهد داشت. مردمى كه مى‌توانند در پيوند با واحدهاى سياسى قدرتمند و به‌عنوان شهروندان كشورهاى فعلى، زندگى شرافتمندانه و آبرومندانه‌اى داشته و زندگى و رفاه نسل‌هاى آينده خود را دنبال كنند، اما متأسفانه بازيگرانى، چون مسعود بارزانى و حاميان حزبى او منافع خود را تنها در ناامنى و چالش تضمينشده مى‌دانند كه قدرت‌هاى فرامنطقه‌اى جيره آنان را تأمين كرده يا از كيسه مردم به بهانه شرايط ضدامنيتى ارتزاق كنند. **


قرار است همه‌پرسى اقليم كردستان عراق براى جدايى از دولت مركزى در سوم مهرماه برگزار شود.ساز جدايى و تجزيه اقليم كردستان عراق، گرچه از گذشته وجود داشته و يكى از وعده‌هاى سران حزبى براى كشاندن مردم مظلوم كُرد به‌دبنال خود و تأمين اهداف قبيله‌اى و سياسى شان بوده است.
يكى از نمونه‌هايى كه شباهت زيادى به اعلام استقلال كردستان دارد، الگوى سودان جنوبى است. استقلال سودان جنوبى با همه‌پرسى در سال 1390 به سرانجام رسيد؛ اما تلاش براى همين استقلال كه به‌معناى تجزيه دهمين كشور وسيع جهان بود، بيش از دو ميليون كشته و زخمى و خيل عظيمى از آوارگان و گرسنگان را بر جاى گذاشت و هنوز اين موضوع ادامه دارد.
در سودان جنوبى نيز مانند كردستان عراق حامى اصلى تجزيه رژيم صهيونيستى بود و اكنون مردمان كشور سودان جنوبى به‌دليل نسل‌كشى‌هايى كه عوامل صهيونيستى از مسلمانان به عمل مى‌آورند، روزهاى بسيار سختى راگذرانند. رژيم صهيونيستى از اولين دولت‌هايى است كه يك روز پس از اعلام استقلال سودان جنوبى، آن‌را به رسميت شناخت و «جوبا»، پايتخت سودان جنوبى نيز از نيت خود براى برقرارى روابط ديپلماتيك كامل با رژيم صهيونيستى خبر داد.
استقلال سودان جنوبى هر چند مبتنى بر رأى مثبت بيش از 99 درصد شركت‌كنندگان در همه‌پرسى بود؛ اما قوام يافتن حضور صهيونيست‌ها در اين كشور تازه‌تأسيس، روابط استعمارى پيش از جنگ جهانى دوم را زنده كرد و سودان جنوبى را در مقابل جهان عرب و اسلام قرار داد. امروز نيز صهيونيست‌ها به سرعت در حال استقرار در همه بخش‌هاى دولتى و خصوصى سودان جنوبى هستند و به‌صراحت اعلام مى‌كنند سرمايه‌گذارى امروزى آن‌ها حاصل دهه‌ها كمك نظامى تل‌آويو به شورشيان جنوب بوده است.
اكنون در اقليم كردستان عراق رقص با پرچم رژيم صهيونيستى ديده مى‌شود و راه‌پيمايى‌ها هم با پرچم اين رژيم اشغالگر است؛ مانند جشن شش سال پيش در روز استقلال سودان جنوبى كه پرچم رژيم صهيونيستى برافراشته شد. بى شك اولين پيامدهاى حضور رژيم صهيونيستى در ميان مسلمانان كرد، متوجه مردم كردستان عراق است كه زمينه نسل‌كشى آن‌ها را صهيونيست‌ها فراهم مى‌كنند؛ موضوعى كه اكنون در ميانمار ديده مى‌شود. سودان امروز، تصوير فرداى كردستان است اگر اجازه حضور صهيونيست‌ها داده شود.
* روابط شمال عراق با رژيم صهيونستى‌
روابط شمال عراق با رژيم صهيونستى به جنگ اول خليج فارس و ايجاد منطقه امن در شمال عراق بر مى‌گردد. بسيارى از كارشناسان هدف اصلى فعاليت‌هاى رژيم صهيونستى در شمال عراق را، ايجاد يك جبهه جديد در مقابل ايران، سوريه وعراق مى‌دانند. جمهورى اسلامى ايران در اين زمينه معتقد است كه پشت سر قضيه همه پرسى استقلال كردستان، صهيونست‌ها ايستاده‌اند و رژيم صهيونستى مايل است كردستان عراق را به يك بارانداز عليه كشور هاى مختلف ازجمله ايران تبديل كند. از طرفى به اعتقاد مقامات سياسى و امنيتى اقليم، برقرارى ارتباط با رژيم صهيونستى مى‌تواند اهداف و منافع اين منطقه را در سطح راهبردى تأمين كند. آنان منافع ذيل را براى خود قائل هستند:
1- جلب حمايت سياسى آمريكا؛ يكى از دلايل مهم نزديكى كردها به رژيم صهيونستى، استفاده از لابى يهودى (آيپك) جهت جلب نظر آمريكا در حمايت قطعى از استقلال‌طلبى آن‌هاست. آمريكايى‌ها در كوتاه مدت با توجه به منافع خودشان با همه پرسى و استقلال اين متطقه مخالف‌اند، طورى كه وزير دفاع اين كشور در ديدار با نخست وزير عراق تأكيد كرد، واشنگتن مخالف هرگونه اقدام براى تجزيه عراق مى‌باشد.
2- مقابله با سوريه، ايران، عراق و تركيه؛ كردها معتقدند كه همگرايى بين كردستان عراق و رژيم صهيونستى باعث خواهد شدكه بتواند در مقابل اين كشورها كه مخالف استقلال و همه پرسى هستند، بايستد و اقدامات اين كشورها را در جهت جلوگيرى از جدايى كردستان خنثى كند.
3- افزايش قدرت اقتصادى و فنى: كردها به‌خوبى مى‌دانند بدون داشتن اقتصاد قوى و متحد قدرتمند تشكيل يك دولت مستقل كردى در شمال عراق امكانپذير نخواهد بود. به همين جهت از مدت‌ها قبل در صدد ايجاد ارتباط اقتصادى با رژيم صهيونستى بوده‌اند به‌طورى كه كردستان عراق براى اولين بار به‌صورت مستقل نفت خود را به اين رژيم صادر كرد.
از طرف ديگر رژيم صهيونستى نيز حمايت آشكار و علنى خود از همه پرسى استقلال كردستان و حركت به‌سوى جدايى اقليم را با هدف دستيابى به منافع ذيل دنبال مى‌كند:
الف. فشار به ايران، عراق و سوريه؛ رژيم صهيونستى در جهت حفظ حيات خود، به‌دبنال درد سرسازى و يافتن راهكارى مناسب در جهت اختلال در غرب آسيا و اوضاع داخلى اين كشورهاست و كردستان عراق و طرح استقلال اين منطقه، يكى از مهم‌ترين برنامه‌هاى ايجاد ناآرامى و آشوب در غرب اسياست كه سبب مى‌شود افكار عمومى منطقه را از تهديدات اسرائيل دور كند و حاشيه امنى را براى اين رژيم ايجاد نمايد؛ كاركردى كه اكنون گروه‌هاى تروريستى تكفيرى براى رژيم اسرائيل دارند. در اين زمينه مى‌توان اشاره كرد كه طى سال‌هاى اخير سرويس‌هاى اطلاعاتى و نظامى رژيم صهيونستى به آموزش كردها به‌منظور انجام اقدامات جاسوسى در ايران و ساير كشورها منطقه پرداخته‌اند.
ب. بهره‌بردارى از منابع نفتى به‌ويژه در منطقه كركوك؛ نفت عراق و مناطقى كه در حوزه اقليم كردستان قرار دارد، همواره مورد طمع رژيم صهيونيستى بوده است و در همين زمينه روزنامه قطرى عرب آنلاين مى‌نويسد: رژيم صهيونستى به‌دليل ذخاير با ارزش نفت در شمال عراق به‌ويژه كركوك در تلاش است كه آن منطقه را به بيت المقدس ديگر تبديل كند. البته منطقه كركوك تحت مناقشه اقليم و دولت مركزى عراق است و طبق آخرين اخبار بغداد اعلام كرده كه الحاق اين منطقه به اقليم، جزء خطوط قرمز دولت مركزى است كه به‌وهيچ‌وجه از آن كوتاه نمى‌آيد.
ج. يافتن متحد ساختار شكن در منطقه حساس خاورميانه؛ با توجه به اين اين‌كه رژيم صهيونيستى نتوانسته است متحدى قابل اعتماد براى خود در اين منطقه پيدا كند تا خود را از حالت انفعالى نجات دهد، لذا استقلال كردستان عراق را فرصتى در جهت يافتن متحدى جديد براى خود قلمداد مى‌كند.
* پشت پرده همه پرسى استقلال كردستان‌
طرح استقلال كردستان عراق را مى‌توان به‌نوعى ته مانده طرح «خاورميانه بزرگ» دانست. مركز ثقل اين طرح تأمين منافع و امنيت آمريكا و نماينده تام‌الاختيار آن در منطقه يعنى رژيم اسرائيل بود. حمله به عراق در سال 2003 با ادعاى برخوردارى صدام از سلاح‌هاى كشتار جمعى، يكى از اصلى‌ترين گام‌هاى اين طرح بود.
يك سال بعد مقامات تل‌آويو دريافتند حذف صدام برخلاف آنچه آنان و آمريكايى‌ها گمان مى‌كردند منجر به روى كارآمدن حكومتى دست‌نشانده نخواهد شد و مردم عراق اجازه چنين كارى را به اشغالگران نمى‌دهند. سال 2004 يعنى يك سال پس از آغاز اشغال عراق، يك مقام بلندپايه صهيونيستى گفت: نومحافظه‌كاران (تيم جنگ‌طلب بوش پسر در واشنگتن) هنوز خيال مى‌كنند مى‌توانند خرگوش را از كلاه بيرون بياورند!
همان سال سيمور هرش در گزارش مفصلى كه نيويوركر منتشر كرد، از حضور نيروهاى امنيتى اسرائيل در شمال عراق و آموزش شبه نظاميان كُرد خبر داد. حضورى كه كماكان ادامه داشته و بسيارى از عمليات‌هاى خرابكارانه عليه ايران نيز از همين منطقه برنامه‌ريزى شده و همچنان مى‌شود. گزارش‌ها و اسناد متعدد و معتبر نشان مى‌دهد تروريست‌هاى پژاك كه حدود 6 سال پيش با عمليات مقتدرانه سپاه در شمال غرب كشور تار و مار شدند، از پشتيبانى مالى، تسليحاتى و اطلاعاتى رژيم صهيونيستى برخوردار بوده‌اند.
شكست پروژه آمريكايى - صهيونيستى اشغال عراق البته مانع از برنامه‌ريزى‌هاى بعدى نشد. ظهور داعش طرح جايگزين آن بود. نكته جالب آن‌كه مسعود بارزانى در سال 2014 و اوج قدرت‌نمايى و ظهور داعش از آن حمايت كرد و آن‌را «انقلاب قبيله» ناميد. اما از آن‌جا كه مانند هميشه برخى از رهبران گروه‌هاى كردى براى قدرت‌هاى فرامنطقه‌اى ابزارى براى بازى‌هاى ژئوپولتيك بيشتر نيستند و از فدا كردن توده‌هاى مظلوم كرد دريغ نمى‌ورزند، داعش به قلمرو آنان نيز حمله كرد و جنايت‌ها آفريد. آمريكايى‌ها كه داعش را پيروز نهايى ميدان مى‌دانستند نيازى به كشيدن افسار آن‌ها نداشتند و به كردستان نيز هيچ كمكى نكردند. اين بار نيز جمهورى اسلامى بود كه مردانه وارد ميدان شد و اگر رشادت سردار سليمانى و يارانش نبود، امروز كردستان عراقى وجود نداشت كه بارزانى به‌دبنال استقلال آن باشد.
حال كه افسانه داعش نيز رو به پايان است، آمريكا و رژيم اسرائيل بايد به‌دبنال طرح ديگرى باشند. طرحى كه بتواند پيروزى بلامنازع محور مقاومت در منطقه را تحت تأثير خود قرار دهد. براى اين بازى چه كارتى بهتر از برخى از گروه‌هاى كرد!؟ «عوفرا بنجيو» رئيس مطالعات كُردى دانشگاه تل‌آويو در اين زمينه مى‌گويد: شكل‌گيرى كشور مستقل كردستان باعث تضعيف كشورهاى متعددى كه با رژيم صهيونيستى دشمنى تاريخى دارند مثل عراق، سوريه و ايران مى شود؛ به اعتقاد آن‌ها كردستانى كه در دل كشورهاى مقاومت تشكيل شود مى‌تواند براى ملت‌هاى منطقه حامى محور مقاومت دردسرآفرين باشد.
آنچه امروز به‌عنوان استقلال كردستان عراق مطرح مى‌شود، قطعه‌اى از پازل بزرگ‌تر «طرح يينون» است. مولف اين طرح اُدد يينون استراتژيست صهيونيستى و مشاور آريل شارون (قصاب صبرا و شتيلا) است كه در فوريه سال 1982 در مجله عبرى «كايونيم» (به‌معناى دستورالعمل‌ها) از اين طرح رونمايى كرد. عنوان اين طرح «يك استراتژى براى اسرائيل در دهه 1980» بود كه بعدها به «طرح يينون» معروف شد. خلاصه اين طرح تقريباً مفصل، آن است كه اسرائيل بايد قدرت برتر منطقه باشد و يكى از اصلى‌ترين ابزار تحقق اين هدف، تجزيه كشورهاى قوى و بزرگ منطقه غرب آسياست. برخى شكارها بزرگ‌تر از دهان اسرائيل هستند، پس بايد ابتدا آن‌ها را لقمه لقمه كرد، سپس بلعيد. اين طرح به‌طور مشخص در مورد عراق مى‌گويد؛ بايد به سه كشور شيعه به مركزيت بصره، سنى به مركزيت بغداد و كُرد به مركزيت موصل تقسيم شود.
ساده‌انديشانه است اگر گمان كنيم طرح تجزيه صرفاً به كردستان عراق محدود مى‌شود. آمريكايى‌ها در شمال سوريه و شرق رود فرات 10 پايگاه نظامى احداث كرده‌اند. تحركات و فعاليت‌هاى آنان در اين منطقه نشان مى‌دهد، براى كُردهاى سوريه نيز خواب مشابهى ديده‌اند و البته مدتهاست شمار قابل توجهى از تصميم‌سازان و تصميم‌گيران سياست خارجى آن مى‌گويند راه حل بحران سوريه سيستم فدرالى و در نهايت تجزيه اين كشور است.
كردستان مستقل خرگوشى اسرائيلى است كه قرار است از كلاه پساداعش خارج شود. اين نمايش شايد در ابتدا براى شمارى از مردم كُرد عراق جذاب به نظر برسد اما زمان زيادى طول نمى‌كشد كه متوجه شوند چه كلاهى سرشان رفته و ابزار كدام بازى شده‌اند. نتيجه اين بازى خطرناك، چيزى جز افزايش ناامنى و آشوب در منطقه نخواهد بود. براى صهيونيست‌ها چه بهتر از اين!؟ فلسطينى‌هاى فراموش شده را بيشتر مى‌كشند و خانه‌هايشان را خراب مى‌كنند و شهرك‌هاى جديد مى‌سازند. اين نمايش اگرچه براى كُردها آبى نخواهد داشت اما براى صهيونيست‌ها حسابى نان دارد. البته اگر نيروهاى عظيم و مردمى مقاومت اجازه بدهند، كه نمى‌دهند.
شكست پروژه عظيم «تروريست‌هاى تكفيرى» كه به مدرن‌ترين تجهيزات جنگى آمريكايى مجهز بوده و از سرتاسر جهان جمع‌آورى شده و ده‌ها كشور مدرن و عقب‌مانده پشت آن قرار داشتند، شوخى نيست؛ شبيه به معجزه است. شكست تكفيرى‌ها يعنى تحقير همزمان آمريكا، اروپا و سعودى‌ها. اين كشورها با سرمايه‌گذارى روى داعش قمار بزرگى كردند اما به قول نويسنده انديشكده صهيونيستى بگين سادات، باختند چراكه ايران، اروپا و آمريكا را با هم، در خاك سوريه شكست داد.
جمهورى اسلامى ايران، به معجزه عادت دارد. نفس وقوع انقلاب اسلامى ايران، يك معجزه بود. رهبرى اين انقلاب بى نظير هم چيزى كم از معجزه الهى نداشت. براى اين ادعا دليل زياد هست. نزديك به 40 سال است كه براى براندازى اين نظام تلاش و هزينه مى‌كنند اما به‌طور معجزه‌آسايى همه‌چيز دگرگون مى‌شود. يك روز با تحميل 8 سال جنگ نابرابر، يك روز با تحريم‌هاى ظالمانه، يك روز با راه‌اندازى فتنه پيچيده سبز و قائله داعش و تكفيرى‌ها و اين اواخر هم با تحريك قوميت‌ها. همه‌پرسى كردستان عراق اما، تازه‌ترين اين توطئه‌هاست.
درست وقتى داعش نفس‌هاى آخرش را در منطقه مى‌كشد، ناگهان مسأله استقلال كردستان عراق به ميان كشيده‌شود! بارزانى به طرز مرموز وبى‌سابقه‌اى تأكيد مى‌كند، اكنون وقت برگزارى همه‌پرسى استقلال كردستان است. طرح چنين مسأله‌اى از سوى چنين شخصيتى شايد مسأله تازه‌اى نباشد اما وقتى اين درخواست با تهديد نظامى و اعلان جنگ مطرح مى‌شود و رژيم صهيونيستى از آن علناً حمايت مى‌كند، موضوع كمى فرق مى‌كند.
تحولات به ما مى‌گويند، منطقه آبستن توطئه‌اى تازه است. قربانيان اين توطئه نيز برادران كُرد هستند. مجرى طرح در ظاهر مسعود بارزانى اما وى پيش از اين‌كه مجرى باشد، يك قربانى است چراكه اين پروژه سنگين‌تر از توان امثال بارزانى است. رژيم صهيونيستى و آل‌سعود، علناً و به كرات از تريبون‌هاى رسمى از تجزيه كردستان عراق حمايت كرده‌اند. آمريكا و چند كشور نام‌آشناى غربى يعنى انگليس و فرانسه هم تنها، با «زمان» برگزارى همه پرسى مخالفت كرده‌اند، نه «نفس» برگزارى همه‌پرسى ! تركيب كشورهاى حامى تجزيه كردستان عراق هم بسيار آشناست! آمريكا، انگليس، فرانسه، عربستان و رژيم صهيونيستى يعنى همان كشورهايى كه از «ايدئولوژى داعش» بگير تا «پول و تجهيزات نظامى و درمانى» اين گروه بدنام را تهيه مى‌كردند، مى‌خواهند پروژه «تجزيه كردستان» را جايگزين «پروژه داعش» كنند.
محمدحاجى محمود دبير حزب سوسيال منطقه خودمختار كردستان عراق است. وى مى‌گويد رهبران آمريكا، انگليس و فرانسه به آن‌ها گفته‌اند، فقط 2 سال همه‌پرسى را به تعويق بيندازيد تا ما از طريق سازمان ملل وارد عمل شويم! پروسه‌اى شبيه به تأسيس رژيم نحس اسرائيل! اما گويا اين پروسه، قرار است مثل داعش، محور مقاومت را سرگرم كند تا اسرائيل نفس راحتى بكشد.
اما دلايل زيادى وجود دارد كه مى‌گويد اين پروژه هم به در بسته خواهد خورد. جديت عراق، تركيه و ايران در برخورد با چنين طرحى از يك طرف، موقعيت جغرافيايى خاص كردستان عراق از طرف ديگر در كنار مخالفت شديد غالب كردها و ساكنان غير كُرد اين مناطق با برگزارى همه‌پرسى، همه و همه عملى شدن اين پروژه را بسيار سخت مى‌كند. فرض بگيريم چنين كشورى تشكيل شد. اين كردستان نه از زمين و نه از آسمان و نه از دريا به جهان خارج هيچ راهى نخواهد داشت و از سوى كشورهاى دوست كه حالا به دشمن تبديل شده‌اند، محاصره شده است. «بارزانى» شايد نمى داند صاحبان داعش كه از اين قائله، طرفى نبسته‌اند، تصميم دارند با سوءاستفاده از اكراد، اين شكست را جبران كنند. برگزارى همه‌پرسى استقلال، كردستان را به سمت بحرانى تمام‌عيار خواهد برد، بحرانى كه بارزانى اين بار نخواهد توانست براى نجات از آن از سردار سليمانى و ايران كمك بگيرد. اين بحران، شرايط مساعدى هم كه بسيارى از اكراد از آن بهره مى‌برند از آن‌ها خواهد گرفت. شرايط كردستان چيزى شبيه به رژيم صهيونيستى خواهد شد، رژيمى كه شايد پول، اسلحه و حمايت‌هاى آمريكا را دارد اما امنيت ندارد:
«توافقات مرزى صرفاً با محوريت دولت مركزى عراق پابرجا بوده و جدايى اقليم كردستان از دولت مركزى عراق به‌معناى مسدود شدن تمامى معابر و گذرگاه‌هاى مشترك مرزى خواهد بود....جدايى اقليم كردستان از خاك عراق به مفهوم پايان يافتن تمامى توافقات نظامى خواهد بود.. پس از آن (جدايى احتمالى كردستان) ايران در چارچوب تأمين امنيت مرزهاى مشترك در رويكرد خود براى مقابله با حضور و فعاليت ضدانقلاب ايرانى كه در مناطقى از كردستان عراق تردد دارند به‌صورت جدى تجديد نظر كرده و با شيوه‌هاى كاملا متفاوت نسبت به گذشته رفتار خواهد كرد» (على شمخانى - دبير شوراى عالى امنيت ملى)
بدون ترديد برگزارى همه پرسى استقلال اقليم كردستان با موانع زيادى مواجه است و بزرگترين مانع هم مخالفت اكثريت كشورهاى منطقه و جهان و هم‌چنين قرار داشتن رژيم صهيونيستى پشت سر اين قضيه است. كردستان عراق از امكانات و توانايى‌هاى لازم حتى براى برگزارى اين همه پرسى را ندارد و اوضاع اقتصادى آن با مشكلات زيادى مواجه است. از سوى ديگر برگزارى همه پرسى به‌وهيچ‌وجه مورد اتفاق نظر احزاب و گروه‌هاى كردى داخل عراق نيست و تنها شخص بازرانى با اميد به وعده‌هاى يك رژيم جنايتكار، يعنى رژيم صهونيستى اين موضوع را در سر دارد.
هم‌چنين تعيين زمان برگزارى همه پرسى در كردستان عراق توسط بارزانى باعث هم گرايى بيشتر بين كشورهاى منطقه ازجمله ايران و تركيه شده است كه اين امر به همراه مؤلفه‌هاى ديگر استقلال كردستان عراق را به‌نوعى با مانع اصلى روبه‌رو كرده است و در نهايت تحليل گران معتقدند بسيار سخت است كه بپذيريم اقليم كردستان از توانايى برگزارى اين همه پرسى برخوردار است و شخص بازرانى نيز به اين موانع و ناتوانى واقف است، اما تنها به‌دبنال يك نمايش جهت گرفتن امتياز مى‌باشد.