فصل در وضوء جبيره

۱۳۹۳/۱۱/۲۹

مساءله 1 - كسى كه در قسمتى از اعضاء وضوئش جبيره (چيزى كه بر روى زخم و يا عضو شكسته مى بندند) دارد اگر مى تواند آنرا بردارد بايد بردارد و زير آنرا اگر شستنى است بشويد و اگر مسح كردنى است مسح كند، اگر جبيره در عضوى است كه بايد شسته شود برداشتنش واجب نيست آنچه واجب است رساندن آب بزير آن است بنحوى كه همان شستن با حفظ شرائطش عمل آيد هرچند كه حبيره بر روى عضو باشد، بله از محلى كه بايد مسح شود بايد جبيره برداشته شود و اگر برداشتن آن ممكن نيست اگربر روى عضوى است كه بايد مسح شود روى همان جبيره دست مى كشد و اگر بر روى عضوى است كه بايد شسته شود اگر ممكن است آب را به نحوى كه مسماى شستن باشد با شرائطش عمل بيايد واجب است اين كار را بكند و اگر ممكن نيست دست را بر روى جبيره مى كشد.
مساءله 2 - در وضوء جبيره دست كشيدن بر تمامى نقاط عضوى كه بايد شسته شود واجب است ، بله نقاطى كه دست كشيدن بر روى آنها دشوار و يا غيرممكن است مثل بين نخهاى روى جبيره دست كشيدن واجب نيست و اما در اعضائى كه بايد مسح شود مسح بر روى جبيره بهمان كيفيت و مقدارى است كه اگر جبيره نبود بر روى عضو بايد مسح مى كرد پس لازم است مسح بر جبيرهه نيز با دست وترى دست باشد بخلاف جبيره اى كه بر روى عضو شستنى قرار دارد (كه باتر كردن دست با آب جديد روى جبيره را دست مى كشد).
مساءله 3 - ظاهرا در احكام جبيره فرقى نيست بين اينكه قسمتى از يك عضو جبيره داشته باشد يا آنكه جبيره همه عضو را فراگرفته باشد خصوصا در عضوى كه بايد مسح شود و اما اگر جبيره بيشتر اعضاء وضو را فراگرفته (مثلا در اثر سوختگى هم صورت و هم دو دست سوخته و باندپيچى شده باشد) احتياط ترك نشود به اينكه هم وضوء جبيره اى بگيرد و هم تيمم كند (البته اگر تيمم بدون حائل ممكن باشد) هرچند كفايت تيمم بعيد نيست ، بله در صورتى كه حائل همه نقاط عضو تيمم را نيز فراگرفته و تيمم بر پوست دست و پيشانى ممكن نباشد متعينا بايد بر روى جبيره وضوء بگيرد.
مساءله 4 - اگر جبيره - باند يا چسب - قسمتى از اطراف زخم و يا شكستگى را كه سالم است نيز گرفته باشد (كه معمولا مى گيرد) اگر به مقدارى باشد كه بر حسب متعارف بستن نقطه آسيب ديده بدون آن مقدار ممكن نيست آن مقدار نيز حكم محل آسيب را دارد و در وضوء بر روى آن دست مى كشد و اما اگر زيادتر از معمول باشد(مثلا براى پانسمان زخم يك انگشت همه دست را تا مچ بسته باشند) دراين صورت اگر برداشتن باند و شستن آن مقدارى كه صحيح است امكان دارد بايد آن را برداشته مقدار صحيح را بشويد و سپس باند را روى موضع گذاشته دست روى آن بكشد و اگر امكان ندارد دست روى همه آن باند و حائل مى كشد و احتياط را به اينكه تيمم را ضميمه آن كند ترك ننمايد.
مساءله 5 - اگر دست كشيدن بر روى جبيره بخاطر نجس كردن آن ممكن نيست پارچه اى روى آن بطورى مى گذارد كه آن نيز جزئى از باند زخم شمرده شود و روى آن دست مى كشد.
مساءله 6 - اقوى در زخم روبازى كه شستن آن امكان ندارد جواز اكتفا به شستن اطراف آن زخم است و نزديك تر به احتياط اينست كه علاوه براين پارچه اى روى زخم بگذارد و دست بر روى آن بكشد.
مساءله 7 - اگر عضو وضوء بدون زخمى و كوركى و شكستگى ، وضعى دارد كه آب برايش ضرر دارد بايد مكلف تيمم كند، بله اگر آب مضر به قسمتى از عضو باشد و مكلف بتواند ساير قسمت ها را بشويد بعيد نيست كه اكتفا بشستن همان مقدار كافى بوده و تكليف وضوء به تكليف تيمم منتقل نشود ولى نزديك تر به احتياط آنست كه علاوه بر آن تيمم نيز بكند و اين احتياط نبايد ترك شود و از اين هم نزديك تر به احتياط اين است كه اول پارچه اى روى آن قسمت گذاشته دست بر روى آن بكشد و در آخر تيمم هم بكند و همچنين وظيفه مكلف تيمم كردن است درجائى كه شكستگى و يا زخم در غير اعضاء وضو باشد ولى استعمال آب در اعضاء وضوء مضر بحال عضو ديگرى است كه يا زخم است و يا شكسته است .
مساءله 8 - در چشم دردى كه وضوء براى آن مضر است تكليف تيمم كردن است و اما اگر شستن صورت و اطراف چشم بدون اينكه آب بچشم برسد و ضررى بحال چشم داشته باشد ممكن است بعيد نيست كه اكتفاء به آن جائز باشد ولى بى اشكال هم نيست .
بنابراين احتياط به ضميمه كردن تيمم به وضوء ترك نشود و اگر احتياط كند و پارچه اى روى چشم گذاشته دست بر روى آن بكشد و بعد از وضوء اينچنينى تيمم كند خوب است .
مساءله 9 - اگر مانعى به پوست عضو وضوء چسبيده (مانند قير و امثال آن ) كه برطرف كردنش ممكن نيست دست بر روى آن مى كشد و نزديك تر به احتياط آنست كه طورى دست بكشد كه كمترين مسماى شستن حاصل گردد و از اينهم نزديك تر آنست كه تيمم را نيز ضميمه كند.
مساءله 10 - كسيكه بقسمتى از اعضاء بدنش جبيره هست و يكى از موجبات غسل برايش پيش آمده ، بدن را ميشويد و آن قسمت را دست مى كشد البته در صورتى كه شرائطى كه در وضوء جبيره گفته شد را داشته باشد و احتياط بآنست كه غسل را ترتيبى انجام دهد نه ارتماسى .
مساءله 11 - وضوء غسل جبيره اى واقع حدث هست نه اينكه تنها نماز خواندن را جائز كند وهمچنين تيمم جبيره برطرف كننده حدث است در وقتى كه وظيفه تيمم باشد در نتيجه مى تواند باآن تيمم همه كارهائى كه مشروط بطهارت است انجام دهد.
مساءله 12 - كسى كه تكليفش تيمم كردن است ولى اعضاء تيممش جبيره و حائل دارد حائلى كه نميتواند آنرا بردارد بر روى همان باند و جبيره دست مى كشد و همچنين كسى كه غيراز جبيره حائلى چون قير بر روى عضو دارد كه نمى تواند آنرا برطرف سازد.
مساءله 13 - كسى كه بر عضو وضوء يا غسل يا تيممش جبيره داشته وقتى عذرش برطرف شد واجب نيست نمازهائى را كه خوانده اعاده كند بلكه ظاهرا جائز باشد نمازهاى بعد را نيز با آن وضوء و يا غسل و تيمم بخواند.
مساءله 14 - كسى كه وضوء يا غسل يا تيمم را با جبيره انجام داده مى تواند اول وقت نماز را بخواند البته اين وقتى است كه از برطرف شدن عذرش تا آخر وقت ماءيوس شود و اما اگر ماءيوس نباشد احتياط اين است كه اول وقت نماز نخواند و آنرا تاءخير بيندازد.