گفتار در احكام خلل

۱۳۹۳/۱۱/۲۹

گفتار در احكام خلل
مساءله 1 - اگر يقين دارد باينكه حدثى از او سرزده و شك يا ظن دارد در اينكه بعد از آن وضوء گرفته بايد وضوء بگيرد هرچند كه شك او دراثناء عمل پيدا شده باشد بنابراين اگر بعد از شروع به نماز شك كند كه وضوء داشته يا نه بايد نماز را بشكند و وضوءبگيرد و نزديك تر به احتياط آنست كه آن نماز را تمام كند و نمازى ديگر با طهارتى جديد بخواند و اگر شكش بعد از تمام شدن نماز پيدا شده بنا مى گذارد بر اينكه نمازش صحيح انجام شده و براى نماز بعدى وضوء بگيرد و اگر يقين دارد به اينكه طهارت داشته ولى شك مى كند دراينكه حدثى از او سر زده يا نه بنا مى گذارد بر اينكه وضئش ‍ صحيح است و باطل نشده و اگر بداشتن طهارت و بصدور حدث هر دو يقين دارد ولى شك دارد در اينكه كدام اول بوده و كدام دوم در اينصورت اقوى اين است كه وضوء بگيرد حتى با علم به تاريخ وضوء البته اين در صورتى است كه علم به حالت سابقه بر يقين به حدث و طهارت را نداشته باشد و گر نه وظيفه اش بنابر اقوى اين است كه بنا را بر ضد آن حالت بگذارد به اين معنا كه اگر يقين دارد باينكه قبل از تعيين به آن دو (يقين بطهارت و يقين بحدث ) وضوء نداشته بنا را بگذارد بر اينكه الان وضوء دارد و اگر يقين دارد باينكه وضوء داشته بنا را بگذارد بر اينكه الان وضوء ندارد اين حكم كسى است كه تاريخ وضوء و حدث برايش مجهول است حال كسى هم كه تاريخ ضد حالت سابقه را مى داند همين است و اما كسى كه تاريخ مثل حالت سابقه را مى داند چه اينكه حالت سابقه حدث باشد و چه طهارت بايد بنا بگذارد بر اينكه محدوث است و وضوء بگيرد لكن در همه صوريكه ذكر شد سزاوار آنست كه احتياط راترك نكند.
و اگر يقين كندباينكه در وضوئى كه گرفته شستن يك عضو را جا گذاشته و با مسح عضوى را ترك كرده در صورتى كه مفسده اى از قبيل فوت موالات و مانند آن پيش نيامده بايد وظيفه آن عضو و ما بعد آن را انجام دهد و در غير اينصورت يعنى اگر مفسده اى از قبيل فوت موالات و مانند آن پيش آمده باشد وضوء را از سر بگيرد.
و اگر در يكى از كارهاى وضوء شك كند دراينكه انجام داده يا نه اگر شكش ‍ در حال وضوء است بايد آن كار را انجام دهد و رعايت ترتيب و موالات و ساير احكام معتبر در وضو را بنمايد و دراين مسئله ظن حكم شك را دارد و كسى كه بسيار شك مى كند اعتبارى به شكش نيست همچنانكه اعتبارى به شك بعد از فراغت از وضوء نيست چه اينكه شكش در فعلى از افعال وضوء باشد يا درشرطى از شروط آن .
مساءله 2 - اگر مكلف وضوء داشته بمنظور تجديد آن وضوئى ديگر گرفته و نماز خوانده سپس بطور اجمال يقين كند كه يكى از آن دو وضوء باطل بوده اين يقين اجماليتر هيچ اثرى ندارد نه نسبت به نماز ى كه خوانده و نه نسبت به نمازهائى كه بعدا مى خواند و اما اگر بعد از وضوء اول نمازى و بعد از وضوء دوم نيز نمازى خوانده باشد آنگاه آن علم اجمالى برايش پيدا شده باشد نماز دوميش بطور قطع درست است همچنانكه نمازهائى كه بعدا با اين دو وضوء مادام كه شكسته نشده ميخواند صحيح است و بعيد نيست بصحت نماز اول نيز حكم كنيم هر چند كه نزديكتر به احتياط اعاده آنست .
مساءله 3 - اگر دو بار پشت سر هم وضوء بگيرد و يك و يا چند نماز بعد از آندو بخواند و سپس يقين كند كه بعد از يكى از آن دو وضوء حدثى از او سرزده نمازهائى كه خوانده محكوم بصحت است ولى براى نمازهاى بعديش ‍ واجب است وضوء بگيرد و اما اگر بعد از هر وضوئى نمازى خوانده باشد و آنگاه يقين كند كه بعد از يكى از آندو وضوء يا يكى از چند وضوء قبل از نماز محدث شده واجب است كه همه نمازها را اعاده كند (البته اين در صورتى است كه نمازها در عدد ركعات مختلف باشند مثلا نماز مغرب و عشاء و صبح باشد)، بله اگر عدد ركعات نمازهائى كه خوانده متفق باشد مثلا هر دو چهار ركعتى (يعنى ظهر و عصر) باشد ظاهرا كافى است تنها يك نماز را اعاده كند و نيت كند نمازى را مى خوانم كه در ذمه من مانده هر چند كه نزديك تر به احتياط اين است كه هر دو نماز را اعاده كند.