به ‏مناسبت هفته احسان و نيكوكاري‏

۱۳۹۴/۱۲/۱۳

به ‏مناسبت هفته احسان و نيكوكاري‏
مقام معظم رهبري(مدظله العالي):
قرآن مي‏فرمايد محرومان در اموال ما سهم دارند.
**********علاج فقر؛ استقرار عدالت اجتماعي‏
علاج فقر به شكل اصولي در هرجامعه ‏اي، از راه استقرار عدالت اجتماعي و نظام عادلانه در محيط جامعه است، تا كساني‏كه اهل دست ‏اندازي به حقوق ديگرانند، نتوانند ثروتي را كه حقّ همگان است، به سود خود مصادره كنند. اين يك وظيفه دولتي و حكومتي است.
**********وظيفه سنگين همه مردم نسبت به فقرا
اما مردم هم به ‏نوبه ‏خود وظيفه سنگيني بر دوش دارند. اجراي برنامه ‏هاي اجتماعي فقط در بلندمدّت و ميان‏ مدّت و به‏ تدريج امكان ‏پذير است، اما نمي‏شود منتظر ماند تا برنامه ‏هاي اجتماعي به ثمر برسد و شاهد محروميت محرومان و فقر گرسنگان در جامعه بود. اين وظيفه خودِ مردم و همه كساني است كه مي‏توانند در اين‏راه تلاش كنند.
**********«و في اموالهم حقّ للسّائل و المحروم»
اين انفاقي كه در اسلام هست، اعم از انفاق واجب كه ماليات نام دارد و انفاقات مستحب است. انفاق واجب، يعني آن ‏چيزي كه در تنظيم سيستم مالي شركت مي‏كند. اگر اين انفاق كافي بود، انفاق مستحب، كمك به همسايه، صله رحم، كمك به ايتام و كمك به سائل ديگر چه بود؟
ما ديده بوديم كه بعضي از روشنفكران قبل از پيروزي انقلاب مي‏گفتند: چرا به سائل كمك مي‏كنيد! حتّي بعضي از افراد مذهبي هم تحت تأثير آن فكر قرار گرفته بودند و مي‏گفتند: چرا به اين فقرا كمك مي ‏كنيد! غافل از اين‏كه اين يك حكم الهي است، يعني در حكومت حق هم باز يك جاي خالي براي كمك به سائل و محروم باقي مي‏ماند؛ «و في اموالهم حقّ للسّائل و المحروم».
روح انفاق و نيكوكاري بايستي در جامعه توسعه پيدا كند و جزو ايمان مردم بشود و هر كس بنا را بر اين بگذارد كه در اموالش «و في اموالهم حقّ للسّائل و المحروم»؛ واقعاً براي محرومان حق قائل باشد، يعني اين‏را حق آن‏ها بر خودش بداند، تفضل خودش بر ديگران نداند، قرآن اين‏ طوري مي‏گويد؛ نمي‏گويد كه شما به ديگري تفضل مي‏كنيد؛ مي‏گويد او در مال شما حق دارد؛ «حقّ للسّائل و المحروم». در جاي ديگر مي‏فرمايد: «حقّ معلوم للسّائل و المحروم». به‏هرحال، ما در جامعه اسلامي بايد اين‏را به‏ عنوان يك فرهنگ دربياوريم.
**********وظيفه مردم در علاج فقر؛ مواسات‏
همه بايد خود را موظّف به مواسات بدانند. مواسات يعني هيچ خانواده‏اي از خانواده‏ هاي مسلمان و هم‏ميهن و محروم را با دردها و محروميت ها و مشكلات خود تنها نگذاشتن؛ به ‏سراغ آن‏ها رفتن و دست كمك‏ رساني به‏ سوي آن‏ها درازكردن. امروز اين يك وظيفه جهاني براي همه انسان‏هايي است كه داراي وجدان و اخلاق و عاطفه انساني هستند، اما براي مسلمانان، علاوه بر اين‏كه يك وظيفه اخلاقي و عاطفي است، يك وظيفه ديني است.
**********مؤاخذه به‏ خاطر ترك انفاق مستحبي!
ما هميشه از اسلام اين‏طور فهميده ‏ايم كه كسب درآمد، البته از طرق مشروع آزاد است و مانعي ندارد؛ منتها اين اجازه همراه با ايجاب و الزام انفاق است، يعني اگر كسي درآمدي كسب كرد، ولي حتّي انفاق مستحب نكرد، او پيش خداي متعال مؤاخَذ است. ما نمي‏توانيم بگوييم كه انفاق واجبمان را كرديم، مالياتمان را داديم، خمس و زكاتمان را هم داديم، از اين پول نمي‏ خواهيم خرج كنيم؛ در حالي‏كه مي‏دانيم در جامعه فقر و كمبود هست؛ خير، اين آدم پيش خداي متعال سعادتمند نيست، مرضي عند الله نيست، براي خاطر اين‏كه آن حسابهاي الزامي جدا است؛ باب ديگر و جريان ديگري است. انفاقات استحبابي را هم براي ما قرار داده‏اند. مستحب است، يعني آن حكم واجب را ندارد كه من در هر موردي لزوماً اينكار را بكنم اما اگر كسي بالمرّه باب اين مستحب را بر روي خودش ببندد، بلاشك خلاف اراده و خلاف اقتضاي احكام الهي كار كرده است، ما بايد اين ‏را به مردم تفهيم كنيم. بايد كاري بشود كه هر كس خودش را موظف بداند كه انفاق كند. آن كساني‏كه بيشتر درآمد دارند، نسبت انفاق را بيشتر كنند. آن كساني‏كه كمتر درآمد دارند، باب را نبندند؛ به همان نسبت انفاق كنند. اگر اين‏كار راه بيفتد، البته خوب خواهد شد.
**********لزوم تشويق مردم به «احسان به فقرا»
در جامعه ما بايد عادت كمك به ضعفا كه يك عادت اسلامي است، روز به ‏روز بيشتر شود. صدقاتي كه مردم مي‏دهند، اطعام هايي كه مي‏كنند و كارهاي بزرگي از قبيل وقف و حبس و امثال آن‏ها كه انجام مي‏شود، از سنتهاي حسنه اسلامي است. اين سنتها به حيات اجتماعي طيّب كمك مي‏كند، لذا نبايد بگذاريد در جامعه تعطيل شود. وقتي كه مردم خود را در رفع گرفتاري مستضعفان و ضعفا و مستمندان سهيم بدانند، كارها اصلاح مي‏شود. آگاهي از نيازها و احتياجات همسايگان و تلاش در جهت تأمين آن‏ها، وظيفه اسلامي هر فرد مسلمان است و در دوران حاكميت اسلامي، ما بايد اين‏گونه ارتباطات را احيا كنيم. بايد كاري كرد كه مردم به شركت در فعاليت هاي خيرخواهانه و تقسيم ثروت خود با نيازمندان تشويق شوند و اگر اين‏كار معمول شود، در دلها لطافت و روحيه‏اي ايجاد خواهد شد و كار امدادرساني نيز روال بهتري به خود خواهد گرفت.
**********مانع رسيدگي به فقرا؛ روحيه مصرف‏گرايي‏
به همسايه‏ ها و فقرا رسيدگي كنيد. يكي از عواملي كه نمي‏گذارد دست كساني‏كه توانايي كمك دارند، به ياري فقرا دراز شود، روحيه مصرف‏ گرايي و تجمّل در جامعه است. براي جامعه بلاي بزرگي است كه ميل به مصرف، روزبه‏ روز در آن زياد شود و همه به بيشتر مصرف‏ كردن، بيشتر خوردن، متنوّع ‏تر خوردن، متنوّع‏ تر پوشيدن و دنبال نشانه‏ هاي مُد و هر چيز تازه براي وسايل زندگي و تجمّلات آن رفتن، تشويق شوند. چه ثروتها و پولهايي كه در اين ‏راه‏ها هدر مي‏رود و از مصرف‏شدن در جايي كه موجب رضاي خدا و رفع مشكلات جمعي از مردم است، بازمي‏ماند!
**********وظيفه صدا و سيما در اين عرصه
الف. دامن‏ زدن به فضاي همدردي با فقيران‏
به فضاي همدردي با فقيران دامن بزنيد. خوشبختانه صدا و سيما در چند سال گذشته برنامه‏ هاي بسيار خوبي در اين زمينه داشته كه درخور تقدير است. دغدغه عدالت را در ذهنها و دلهاي مردم دامن بزنيد؛ اين‏كار بسيار خوب است. البته سعي شود به جماعت فقير و تهي‏دست اهانت نشود و كرامت انسانيِ آن‏ها از بين نرود. من مي‏ بينم در بعضي از كارهايي كه در اين زمينه صورت مي‏گيرد، به ‏طور دقيق اين معنا رعايت مي‏شود. آن پسربچه يا دختربچه ‏اي كه مي‏ آيد هديه ‏اي به فلان صندوق مي‏دهد، حرفي از او پخش مي‏شود كه خيلي خوب و شيرين و لطيف است و در آن اهانت نيست؛ منتها در كنار دامن‏ زدن به دغدغه عدالت اجتماعي و رسيدگي به فقرا، زندگي اشرافي و تجملاتيِ پوچ و بيهوده را هم تخريب كنيد؛ اين زندگي واقعاً درخور تخريب است.
ب. سوق‏دادن مردم به قناعت‏
دستگاه‏هاي مسؤولِ بخشهاي مختلف دولتي، به‏خصوص دستگاه‏هاي تبليغاتي و فرهنگي - به‏ ويژه صدا و سيما - بايد وظيفه خود بدانند مردم را نه فقط به اسراف و مصرف‏گرايي و تجمّل‏ گرايي سوق ندهند، بلكه در جهت عكس، مردم را به سمت قناعت، اكتفا و به اندازه لازم مصرف ‏كردن و اجتناب از زياده ‏روي و اسراف دعوت كنند و سوق دهند. مصرف‏ گرايي، جامعه را از پاي درمي ‏آورد. جامعه‏اي كه مصرف آن از توليدش بيشتر باشد، در ميدان هاي مختلف شكست خواهد خورد. ما بايد عادت كنيم مصرف خود را تعديل و كم كنيم و از زيادي‏ها بزنيم.
جوانان، اجتماعات خانوادگي تشكيل دهند و كمكهاي افراد خانواده را جمع كنند و در درجه اوّل به مصرف فقرا و نادارهاي همان خانواده و فاميل برسانند و اگر نيازي نبود، به فقراي ديگر رسيدگي كنند.